متینمتین، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره

متین طلا

این روزامون

عزیزم این چند وقت به خاطر سرما زیاد بیرون نمیریم چون ی چند روزیه که بینیت کیپه  ولی هیچ علایمی از سرماخوردگی نداری خدا رو شکر بهترم شدی ولی همش میترسم بد سرما بخوری انشاالله جمعه ی عروسی در پیشه امیدوارم پسر خوبی باشیو اذیت نکنی هفته گذشته چهارشنبه بابا یک کم چشماش درد میکرد مونده بود خونه گفتم بابا خونست تا ماشین هست برم مخابرات دوتایی با هم رفتیم بعد از اینکه کارمون تموم شد بهم گفتی مامان بریم دریا گفتم پسرم اینجا که دریا نداره تو هم اصرار که یهو به سرم زد ببرمت دریاچه به بابا زنگ زدمو گفتم نگرانمون نشه و دوتایی رفتیم اینم سه شنبه هفته گذشتس که رفتیم خونه ...
24 مهر 1392

مسافرت گل پسری

متین جان هفته گذشته ی سفره دو روزه به شمال داشتیم چون مراسم چهلم پدر بزرگم بود  پنج شنبه بعد از نماز صبح راه افتادیم تو قزوین با پدر جون اینا صبحانه خوردیم و تقریبا ساعت 10 بود که رسیدیم شمال اینم گل پسری که از پنج صبح بیداره و سر حال تر از همیشه با روروکا جونت (رونیکا) مشغول رانندگی بودید بعد از خوردن صبحانه ی استراحت کوچولو کردیو دوباره انرژی گرفتی برای شیطنت   تقریبا ساعتای 7 شب بود که رسیدیم ویلای عمو مرتضی تا شب اونجا باشیم که یکدفعه جوونا تصمیم گرفتیم بریم لب دریا تا به شما بچه ها خوش بگذره   بغل فاطمه جون دختر عمه من نشستی و کلی باهاش دوست شده ب...
20 مهر 1392

شیرین زبونیهای گل پسری

شيرين زبونم اين روزا انقدر بي حوصله شدم كه نگو تنها چيزي كه ميتونه حال و هوامو عوض كنه اين زبون شيرين تو هستش اين روزا واقعا شيرين تر از قبل شدي نيمه دوم سال واقعا بده با اينكه هم خودم هم تو نيمه دومي هستيم ولي اصلا دوسش ندارم چون خييييلي دلگيره زياد نميتونيم بيرون بريم چون هم زود تاريك ميشه هم ميترسم مريض بشي چون خودمم موندم كه چي تنت كنم حالا بگذريم بريم سر حرفاي قلنبه سلنبت بعضي وقتا ي حرفايي ميزني كه هر كي ندونه فكر ميكنه من بهت ياد ميدم چند وقت پيش خونه مامان فلور بوديم مژگان جون خاله بابا از حياط تو رو صدا كرد سريع از بالكن اومدي تو گفتي نميخوام جوابشو بدم فقط جواب مامان فلورمو ميدم گفتم چرا ج...
9 مهر 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به متین طلا می باشد